روزنوشت 11
اومدم بنویسم که نوشته باشم.
زندگانی در حال گذر است.
درس خوندن و شروع کردم البته خیلی امید به قبولی ندارم .دیر شده.اما میخوانیم.
بدجوری دلم هوای حرم ولی نعمتو کرده.حیف که ...نطلبید.انگار قسمت نیست زیارتی مخصوص هم خدمت آقا برسیم،(همه جا پره بلیط هم گیر نمیاد)انشالله برای عرض ارادت و تسلیت آقازادشون خدمت برسیم.ببخشید آقا میشه یه دل تنگو بطلبید؟
حالا هم که تولدشونه عجیب سرشون شلوغ.چندتایی از رفقا خدمت آقا رفتن.میِــــــــــــــــــــــــخوام...
این روزا فشار کار هم زیاد شده.یه موقع هایی خسته میشم میگم میرم به حاج آقامیگم دیگه نمیام.اما دلم نمیاد تو این فشار کاری بزارم برم.
دیگه همین.
فقط منو شب ولادت که فردا شب باشه خیلی دعا کنید لطفا...خواننده عزیز
هذا من فضل ربی