مختلفانه
امروز هم یه روز دیگه.
آموزش و پرورش گرامی بعد از چند وقت تو بوق و کرنا کردن استخدام رشته اینجانب را نمیخواد میخواد اما از رجال.
متاسفم.فقط امیدوارم اونایی که شرکت کردن موفق باشن و خیلیا از قبل آزمون استخدام نشده باشن.
دارم به این موضوع فکر میکنم که اگه آشنا نداشته باشی باید قید کارو بزنی.یا هم بلند شی هر جای مزخرفی که گفتن بری سرکار.
که اصلا هر محیط تو کتم نمیره.
امروز روز اول کاری و بیکاری بود.هیچی نمیدونستم.دست و پا شکسته توضیح دادن و رفتن.مامان راست میگه فکر کنم یه خوده وقت تلفیه.مسئولش خوب بود.
هنوز تردید توم موج میزنه.
اخبار گفت یازدهمین مجسمه هم دزدیده شد.معلوم نیست مسئولین محترم کجا هستن.؟
دکتر داره صحبت میکنه؟چقدر راحت حرف میزنه.
چقدر مختلف شد.
همچنان دنبال یک لیوان سکوتم.
هذا من فضل ربی