اندر حال
چه حالی داره فقط برا خودت بنویسی.ناشناس.
هنوز نمیدونم زیر قولم زدم ..اینجا نوشتن یه جوریه.
مامان نمیگه مخالفه اما مایل نیست برم آموزش و پرورش،میگه بیگاریه.مگه محتاجی که برا چندر غاز میری.هنوز نرفته اعلام ..اما به جاش یه محیط خوبی داره.همون که میخوام تقریبا.
اما برا یه مدت خواهشا بزار.
دیشب یادم رفت برم دوباره سر کلاس.آخر از موسسه پژوهشی پرتم میکنن بیرون.
قول میدم اهل شم از شنبه درس بخونم.فقط موسسه رو ها.
راندمان کتاب خوندن اومده پایین.
این روزا که میاد همش حال و هوای مکه رو دارم.پارسال این موقع ها دنبال برنامش بودیم.فکر کنم به موعدش برسم پر پر شم.میخوام.
امروز نیز میرم محمود.
دیگه حوصله ندارم از آزمون استخدامی مزخرف دانشگاه بنویسم.شاید بعد.
هذا من فضل ربی